سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۷ - ۰۷:۱۳
۰ نفر

محسن احمدی: استادی در شروع کلاس درس، لیوانی پر از آب برداشت و آن را بالا گرفت تا همه ببینند.

سپس از شاگردان پرسید: «به‌نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟» شاگردان جواب دادند: «50 گرم.» استاد گفت: «من بدون وزن کردن نمی‌دانم وزنش چقدر است. اما پرسش این است اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین‌طور نگه دارم چه اتفاقی می‌افتد؟» شاگردان گفتند: «هیچ اتفاقی نمی‌افتد.» استاد پرسید: «خب اگر لیوان را یک ساعت نگه دارم چطور؟» یکی از شاگردان گفت: «دستتان کم‌کم درد می‌گیرد.»

استاد گفت: «حق با توست. حالا اگر یک روز کامل آن را نگه دارم چطور؟» دیگری گفت: «ممکن است دستتان بی‌حس شود و بعد عضلات دستتان تحت فشار قرار می‌گیرند و فلج می‌شوند و کارتان به بیمارستان خواهد کشید.» همه خندیدند. استاد گفت: «خیلی خوب است، ولی در این مدت وزن لیوان تغییر کرده است؟» شاگردان پاسخ دادند: «نه.» استاد گفت: «پس چه چیزی باعث درد عضلات می‌شود؟ و در عوض چه باید بکنیم؟» شاگردان گیج شدند. یکی ناگهان گفت: «لیوان آب را زمین بگذارید.» استاد گفت: «دقیقا مشکلات زندگی هم مثل همین است. اگر آنها را چند دقیقه در ذهنتان نگه دارید اشکالی ندارد. اگر مدت طولانی‌تری به آنها فکر کنید درد می‌کشید.» 

دانستن اهمیت نقش مشاوره در زندگی افراد و تفاوت کار مشاوران روان‌شناس با روانکاوان و روانپزشکان و همچنین شناخت یکی از بیماری‌های رایج در میان افراد جامعه یعنی «وابستگی»، موضوع بحث و گفت‌وگوی ما با «فرح طاهری» مشاور ارشد روان‌شناس کاربردی از دانشکده IAPP آلمان است.

  • چرا ما مشاوره می‌گیریم و اهمیت آن چیست؟

همانگونه که افراد برای درمان بیماری‌های جسمی خود نیاز به پزشک متخصص دارند برای درمان بیماری‌های روحی و روانی خود هم به‌طور قطع نیازمند کمک هستند. باید گفت در بسیاری از موارد منبع و سرچشمه تمام بیماری‌های فیزیکی، روح و روان بیمار است.

در اینجاست که به‌نظر می‌رسد باید آگاهی و دانش لازم به افراد داده شود تا راحت‌تر بتوانند مشکل روحی خود را تشخیص داده و در جهت رفع آن اقدام کنند. اما نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که ما باید ببینیم مشاور کیست؟ روان‌شناس کیست؟ و روانکار و روان‌شناس چه افراد و  با چه مهارت‌هایی هستند و اینکه آیا 4  گروه مذکور در نوع فعالیت با هم متفاوتند یا خیر؟ بهترین نتیجه برای درمان بیماری‌های روحی زمانی حاصل خواهد شد که اطلاعات دقیقی از نحوه عملکرد مشاور، روانکاو، روان‌شناس و روانپزشک وجود داشته باشد، در غیراین صورت مراجعات ناآگاهانه نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد بلکه ممکن است عواقبی را هم در پی داشته باشد.  درباره  اهمیت نقش مشاوره در زندگی افراد نیز باید گفت مشاوران بر علاج واقعه قبل از وقوع تاکید دارند.

 به عبارتی وقتی به شخص بیمار گفته می‌شود که برو و مشاوره بگیر؛ یعنی هنوز مشکلات زندگی برای فرد به بیماری تبدیل نشده و می‌توان با مشاوره و کمک گرفتن از افراد متخصص و حرفه‌ای در جهت رفع مشکل قبل از حاد شدن برآمد. در واقع اهمیت وظیفه مشاور این است که از طریق خود فرد به او کمک می‌کند تا مشکلاتش را حل کند. به این ترتیب که ضعف‌های اخلاقی فرد را شناسایی کرده و در جهت تبدیل آنها به نقاط قوت به بیمار یاری می‌رساند.

  • همانطور که می‌دانید بسیاری از بیماری‌های روحی و روانی، وابستگی‌های غیرعادی و زیان‌آور است. ضمن تعریفی از وابستگی، درخصوص ویژگی‌های افراد وابسته هم توضیح دهید.

وابستگی یا اعتیاد را می‌توان میل شدید به  انجام یک کار یا مصرف یک ماده دانست. البته وابستگی همیشه به یک ماده یا تکرار یک عمل نیست بلکه وابستگی می‌تواند نسبت به یک فرد باشد که به آن وابستگی عاطفی می‌گویند یا وابستگی به کار که از بدترین نوع وابستگی‌هاست.

وابستگی نه تنها یک ضعف اخلاقی نیست بلکه یک نوع بیماری است. البته درمان دارد. ابتدا فرد باید با انجام یکسری اقدامات این وابستگی را قطع کند. قطع وابستگی مساوی است با بهبودی. اما ویژگی‌های انسان وابسته به‌خصوص وابسته عاطفی را می‌توان در یک حالت کلی به این شکل تعریف کرد که شخص وابسته فردی است که به دیگران اجازه می‌دهد با سوءرفتار خود بر او تاثیر بگذارند. چنین شخصی همیشه در مقابل دیگران احساس مسئولیت کرده و مرتب به‌دنبال این است که دیگران را کنترل کند. مانند مادری که فرزند یا همسرش را با سؤالاتی از قبیل کجا بودی؟ کجا می‌روی؟ و... کنترل می‌کند و این نشأت گرفته از یک نوع بیماری به نام کنترل است.

این مادر با چنین رفتاری می‌خواهد همه چیز را تحت نظارت خود داشته باشد، این درحالی است که چنین فردی حتی قادر نیست از خود مراقبت کند. چرا که تمام فکر و ذکرش کنترل دیگران (پدر، مادر، فرزند، شوهر و...) است. همچنین شخص وابسته خودش را نمی‌شناسد و ضعف‌های خود را احساس نمی‌کند و در نتیجه نیازی هم به درمان نمی‌بیند. واقعیت این است که همه این مسائل ناشی از عدم‌آموزش صحیح افراد در خانواده‌ها است.

  • شما به‌خصوصیات افرادی که وابستگی عاطفی دارند اشاره کردید، اما افراد وابسته دیگر چطور؟ مثلا افراد وابسته به مواد‌مخدر، الکل و... آنها چه خصوصیاتی دارند؟

این افراد خصوصیات جسمی و روانی متفاوتی با افراد معمولی دارند. چنین افرادی با شناخت و مصرف مواد‌مخدر یا الکل، از این مواد مثل یک مُسکن برای تسکین درد خود استفاده می‌کنند تا خود را به آرامش مقطعی که در اثر مصرف مواد به آنها دست می‌دهد برسند. در نظام عقیدتی معتادان نگرش‌ها و باورهایی وجود دارد که معیوب و ناصحیح است و در نتیجه زمینه اصلی را برای گرایش آنان به اعتیاد به‌وجود می‌آورد. اصولا بیماری اعتیاد مربوط به افرادی است که دارای شخصیت افراطی هستند و در هر کاری زیاده‌روی می‌کنند.

این افراد، افرادی با احساس تنهایی و جدایی شدید و آزاردهنده هستند که برای رفع آن به مُسکن‌های قوی روی می‌آورند. همچنین وابستگان به مواد‌مخدر به‌دلیل وجود یک احساس بی‌ارزشی بسیار بالا درون خود هیچ وقت نمی‌توانند احساس دوست‌داشته‌شدن را از سوی دیگران تجربه کنند و اگر هم تجربه کنند به‌دلیل اینکه دارای شخصیت افراطی هستند برایشان کافی نیست و باز همین مسئله زمینه‌ای است برای گرایش به سمت مواد‌مخدر.

  •  آیا راه درمانی برای وابستگی  وجود دارد یا خیر؟

بله وجود دارد. همانطور که گفتم راه درمان، قطع وابستگی است اعم از وابستگی عاطفی، وابستگی به مواد، وابستگی جنسی یا هر وابستگی دیگری؛ یعنی فرد وابسته تصمیم بگیرد که تمام کارهای خود را خودش و به تنهایی انجام دهد. حالا اگر امکانات و شرایط لازم را ندارد باید تمام تلاش خود را برای جبران کمبودهای خود به کار ببندد و یا درصورت عدم‌توانمندی برای یافتن راهی جهت  قطع وابستگی با مراجعه به مشاور مهارت‌های لازم را جهت عبور از شرایط بحرانی موجود به دست آورد. اما نکته مهمی که در اینجا لازم می‌دانم به آن اشاره کنم عدم‌فرهنگ‌سازی لازم در این زمینه است.

واقعیت این است که جامعه ایران، جامعه وابسته‌ای است. فرزندان تا سنین بالا چه به لحاظ مالی و چه احساسی، به‌شدت به خانواده وابسته‌اند و همین مسئله باعث می‌شود که افراد توانمندی‌های خود را فراموش کرده و سعی کنند مشکلات خود را از طریق ارتباطات و وابستگی‌ها برطرف کنند، بدون اینکه به‌طور مشخص اقدام به حل مشکل کنند. با این توضیحات به‌نظر می‌رسد که درمان باید از خانواده و به وسیله خواندن کتاب، رفتن به مراکزی که می‌توانند در این زمینه کمک کنند مانند مشاوره، سمینارها و کارگاه‌های آموزشی شروع شود.

دولت هم وظیفه دارد که با افراد متخصص این حوزه تبادل‌نظر کرده و مراکزی را ایجاد کند که از طریق این مراکز مردم به‌صورت رایگان آموزش‌های لازم را دریافت کنند.

کد خبر 70910

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز